بزرگان رامسر


گیله وا منتشر شد

تازه ترین شماره ی دوماهنامه ی تخصصی (گیلان شناسی)گیله وا (شماره 137) منتشر شد. این شماره ی گیله وا ، استاد جکتاجی در سرمقاله ی خود با قلمی زیبا به گردنه ی حیران پرداخته و معضلاتی که به صورت یک بحران خبری دامنگیر گیلان شده است ، با لایه لایه قرار دادن بخشی از نوشتار خود ، آنچه که در این سال ها در آن منطقه روی داده با تحلیل حرفه ای به مخاطبانش ارایه داده است. عزیزانی که با قلم این «گیلان شناس» پرآوازه ی ایرانی آشنایی دارند به خوبی می دانند که هر واژه اش به مثابه ی دنیایی از پند و پیام است .از آستارا گرفته تا لوشان و از آنسو تا به رامسر و عزیزان خارج از استان و برون مرزی مقاله ی این شماره مدیر مسئول را حتمن مرور نمایند که از واجبات است . البته این ماهنامه ی وزین در کنار صفحات متنوع خویش مقالاتی در باب تدریس زبان گیلکی  یک تجربه از امین حسن پور ، قابی از طبیعت کفایت آریایی فر ، ناصر خسرو در خرزویل محسن جعفری مذهب و...وهم چنین مقاله ای هم از «گیلان شناس» و شاعر تالش جمشید شمسی پور خشتاونی تحت عنوان «بزرگان رامسر» که به یکی از کتاب های پایه ای «گیلان شناسی» در شهرستان رامسر اختصاص دارد پرداخته ـ کتابی که سال هاست با بی مهری عده ای در شهر رامسر مواجه شده است.که این مقاله در زیر تقدیم خوانندگان فهیم می گردد:

 بزرگان رامسر

جمشید شمسی پور خشتاونی

رامسر با قلعه اسرار آمیز و باستانی « مارکو» واقع در شهرک کتالُم و طبیعت زیبا و وصف ناشدنی اش ، با جنگل های انبوه هیرکانی اطراف با گونه های متنوع شاه بلوط ، شمشاد ، اقاقیا و راش های قد برافراشته و زیبایی های خاص ییلاق گرسماسر ـ قلعه ای با همین نام در کنارش که از زمان حسن صباح بر جای مانده ، از پُرجاذبه ترین مناطق گردشگری شمال بوده که با فضای جنگل دل انگیز دالخانی گره خورده است .  سوای این ها رامسر همواره کانون افتخارات علمی و معنوی  بیشمار و مرکز بحث و گفتگوها در معارف اسلامی نیز بوده است و خلاصه شهر اجلّه عارفان و شعرا ـ پیوسته زیارتگاه مردم اهل دل است. براساس شواهد و مدارک موجود و به دلیل کمبود منابع مكتوب قبل از انقلاب ، استاد محمد سمامی حائری را بر آن داشت تا بر روی «بزرگان رامسر» تحقیق و بررسی نماید.

کتاب در سال 1361 خورشیدی انتشار یافته است ومؤلف با مشاهدات و رخدادها و سفرهای پی در پی توانسته در این روزگار خاموشی و فراموشی تاریخ را به گواهی بگیرد و در واکاوی چهره ها و بزرگان رامسر از قبیل اشارات تاریخی و ذکر و نشان افراد و اشخاص و اقوام و اماکن و بلاد با اسناد و اشعار و ... در محیطی آرام و با قلمی سلیس و دل نشین به ما معرفی نماید. این اثر تاریخی و پژوهشی را چاپخانه خیام قم به تیراژ دوهزار نسخه منتشر کرده است و به لحاظ ابعاد تاریخی بسیار ارزشمند است ودر قلمرو پژوهش های تطبیقی کم نظیر و از کتاب پایه ای و در واقع می توان گفت از اولین کتب  پژوهشی رامسر می باشد. نویسنده ی این اثرگران بهاء با نگاهی تاریخی طی مقدمه ای ، نرم و آهسته خواننده را به دورانی می برد که عالمانی در آن سال ها نقش آفرینی های چشم گیری در منطقه داشتند.کتاب ، در نگاه اول بخشی ازواقعیت های تاریخی «سخت سر » را روایت می کند و از آغاز قرن یازدهم تا امتداد قرن چهاردهم و فضلیت های علمی سال های دور و دراز گذشته را، با خود دارد.مؤلف در مقدمه ، صفحه ی پنجم کتاب ، در این زمینه می گوید :« در عنفوان جوانی و حین تحصیل صرف مطالعه تاریخ و تراجم (شرح حال) مینمودم ، و در این زمینه مطالبی گوناگون در دفتر یادداشت میکردم ، و چون مرحوم والد به رامسر علاقمند بود پیوسته خاطراتی از بزرگان آن سامان برایم نقل می نمود و چند سفر در سالهای 1330 تا 1336 ش مرا همراه خود به رامسر برد. از سال 1339 به بعد بتنهائی بدان محل میرفتم و در هر سفر چند ماهی اقامت داشتم و با اقوام و دوستان ملاقات می کردم خاطراتی از گذشته برایم نقل میشد در صدد تحقیق و تتبع در تاریخ و جغرافیای این سرزمین برآمدم.»

از محاسن خوب و برجسته ی اثر استاد حائری، مشورت و بهره گرفتن از حاج شیخ محمد مهدی سعیدی لاهیجی مؤلف کتاب «جغرافیای گیلان » و «تاریخ دوهزارسالۀ گیلان » و «رجال گیلان» می باشد.همچنین محقق فقید آیت الله حاج آقا بزرگ طهرانی نیز کسب فیض نموده وایشان مشوق وی درتألیف کتاب بوده است  . همو می نویسد :« اوایل سال 1347 خورشیدی در نجف اشرف شروع به نوشتن تاریخ و جغرافیای رامسر و تنکابن نمودم و در حین مطالعه و تحقیق متوجه شدم که از این سرزمین افراد بزرگی برخاسته اند ولی متأسفانه تاکنون کتابی مستقل برای آنها تنظیم نگردیده لذا در همان حین شرح حال این بزرگان را در دو قسمت یادداشت نموده یکی بنام «بزرگان رامسر» و دیگری بنام «بزرگان تنکابن» . در بهمن ماه 1350خورشیدی اجباراً به ایران مهاجرت کردم و مدت پنج سال و اندی در شهر رامسر اقامت نمودم سپس در اواخر سال 1355 به آبادان منتقل شدم و کتابها و یادداشت ها را همراه خود به آبادان بردم و در اوقات فراغ آنها را مرتب و منظم نمودم ولی متاسفانه اواخر شهریور ماه 1359 دولت بعث عراق ناجوان مردانه به ایران حمله نظامی نمود و مناطق مسکونی و بی دفاع را بمب باران کرد و من جمله شهر آبادان بود که در اندک زمانی خالی از سکنه شد نگارنده در روز چهاردهم مهر به ناچار خانه و زندگی را ترک نموده و با مشقت زیاد و غیرقابل وصف به اهواز رفتم . یکعده از خدا بی خبر از این فرصت استفاده نموده بعضی از منازل را سرقت کردند که از جمله منزل نگارنده بود. کلیه اثاث منزل را بردند و کتابخانه ام را در هم ریختند نوشته جات و اسناد و مدارک تحصیلی و عکسها را پاره نمودند ... پس از چندی که مجدداً برای جمع آوری اسناد ... وپس از مشورت برادرمحقق مان آقای سیداحمد حسینی اشکوری بزرگان رامسر را بدینگونه تنظیم و آماده چاپ نمودم.»

تجربیات و اطلاعات عمیق در زمینه نسخه شناسی و استنساخ متون تاریخی و ادبی ، فروتنی و تواضع قلم استاد حائری همواره مورد ارادت ویژه ی شادوران سید محمد تقی سجادی بود و هر بار که به محضرشان در دفتر ازدواج ، که در اصل دفتر محل کار وی نیز بود شرفیاب می شدم و از وصف کتاب «بزرگان رامسر» و از تلاش های وصف نشدنی استاد حائری که اولین مشوق وی در خلق آثار« تاریخ جغرافیا و تاریخ رامسر ،چاپ  1378 » بود صحبت می کرد.کتاب بزرگان رامسر بیش از دویست تن از مفاخر و مشاهیر رامسر و تنکابن را معرفی می کند که در بین آن ها زندگی و آثارعارفان و عالمانی چون : میرآقا محمد مشهور به بسمل ، مولاسید علی معروف به پلا سید ، عبدالواسع گیلانی، سید محمد هادی روحانی  و... به تفصیل شرح داده شده است وبه تفکیک هر یک از شجره نامه ها همراه با درجات علمی شان در معرض دید عموم قرار گرفته است . شیوه ی نگارش مطالب نیز بر اساس محتویات تاریخ تولد و وفات به گونه ای است که مخاطب دچار سردرگمی نمی شود .

یکی از بارزترین نمودهای کتاب معرفی دوتیره ی آخوند محله و سادات محله رامسر است وبا رابطه ای دیرین و عمیق آورده است:« نگارنده کراراً بزیارت مرقد مرحوم پلاسید رفتم ، مقبره اش در قسمت شمالی سادات محله واقع در دور قبرستان حالیه محصور می باشد ، در کنار قبرستان مسجدی بمساحت حدود دویست متر و چند متر بالاتر از آن مسجد دیگری قرار دارد. مقبره پلاسید بمساحت 5در5 می باشد که در وسط اطاق کوچکی بمساحت 5/3 در 5/3 و در وسط اطاق صندوق قبر قرار دارد.درب بسیار قدیمی دارد که گویا مربوط به یکی از مقابر بوده و در اثر ویرانی آن مقبره درب را بدین مکان انتقال داده اند. در لنگه راست درب چنین حک شده : «یا مجیب الدعوات هذا من عمل «استاد حسین» و در لنگه چپ بقیه عبارت چنین آمده است:« الله مفتح الابواب . بن حاجی تهنجانی تحریراً فی ثلث و اربعین و سبعمائة.» کتاب بزرگان رامسر را شاید بتوان سرآغاز رامسر پژوهی امروز بر شمرد.



آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: